جدول جو
جدول جو

معنی پنبه گره - جستجوی لغت در جدول جو

پنبه گره
تخم پنبه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَمْبَ رَ سَ)
نام محله ای به قزوین. پنبه ریسه.
- امثال:
یک خانه داریم پنبه رسه میان هفتاد ورثه
لغت نامه دهخدا
(پَ جَ / جِ یِ گُ)
گیاهی است که بر روی ساقۀ آن برگهای کوچک بهم فشرده بسیار روئیده و تا حدی شبیه به خزه ها تمیز داده میشود، ساقۀ آن نیز آوندهای کامل دارد. ریشه آن بجای آنکه تشکیل ریشه های فرعی دهد همیشه به دو شاخه میشود و هر یک از شاخه های آن نیز دو شاخه میشوند وهمین وضع را در تقسیم شاخه های آن میتوان بخوبی مشاهده کرد. این وضع در شاخه شدن ساقه و ریشه در نباتات دورانهای قدیم که اغلب آنها از تیره پنجه گرگیان بوده اند بسیار دیده شده است. (گیاه شناسی گل گلاب ص 173)
لغت نامه دهخدا
(پَ جَ / جِ گُ بَ / بِ)
بیدمشک را گویند و آن را گربه و گربه بید نیز خوانند. (برهان قاطع). و آن گلی است... برنگ زرد مانند پنجۀ گربه. (آنندراج). رنگ آن سبز پسته ای روشن است نه زرد. رجوع به بیدمشک شود
لغت نامه دهخدا
(دُمْ بَ / بِ بَ رَ / رِ / بَرْ رَ / رِ)
دنبالۀ بره، کنایه از هر چیز نرم و لطیف. (لغت محلی شوشتر) ، اصل کلمه طنبور، نوعی از رودجامه ها یعنی ذات الاوتار است. طنبور. طنبار. دنب بره. (یادداشت مؤلف). یک نوع سازی که طنبور و طنبوره نیز گویند، یعنی طنبوره معرب دنبه بره است. (ناظم الاطباء). رجوع به دنب بره و طنبور شود
لغت نامه دهخدا
(پَ گَهْ)
مخفف پناه گاه. رجوع به پناهگاه شود
لغت نامه دهخدا
(پَ گَ رَ / رِ)
دیگ بزرگ و طشت و کاسه. (آنندراج) ، نوعی بادزن است که بر گندم و غله زنند تا کاه از دانه جدا شود. از مجعولات شعوری است و همان را نیز صاحب آنندراج غلط ترجمه کرده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از پناه گاه
تصویر پناه گاه
جایی که برای حفظ جان و سلامتی به آن پناه برند، جای استوار، پناه جای
فرهنگ فارسی معین
تخم پنبه، پنبه دانه
فرهنگ گویش مازندرانی